۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه



۱۳۸۷ مرداد ۲۳, چهارشنبه

غروب آبی


۱۳۸۷ مرداد ۱۶, چهارشنبه


من هنوز قدرت را حس میکنم ...

۱۳۸۷ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

آرزو


شن جای پایم را به آب سپرد
گفت : برو دریا نگاهم کرد
و گفت جایت اینجا خالی است
دستش را دراز کرد
آرزوهایت را به من بسپار
به ماهی ها خواهم گفت
تا دل کوسه با خبر شود
و او به نهنگ
نهنگ آرزویت را به ابر خواهد گفت
او با بذر در میان خواهد گذاشت
آنگاه آرزویت سبز خواهد شد
زود باش شاید آرزویت را بزی ناهار کند

۱۳۸۷ مرداد ۱۴, دوشنبه


كاش بر ساحل رودی خاموش
عطر مرموز گياهی بودم
چو بر آنجا گذرت می افتاد
بسراپای تو لب می سودم

۱۳۸۷ مرداد ۱۱, جمعه